مقدمه
مقاومت از نظر لغوی معانی مختلفی چون
استقامت، صبر، عدل، ولایت و موارد دیگر است[3]. مقاومت در معنای اصطلاحی به هر گونه آمادگى براى دفاع از خود و
جامعه اسلامى را شامل ميشود که آن را فقه الدفاع یا فقه مقاومت می نامیم( تفسیر
نمونه ج 3 : 234). در پاسخ به اين سؤال که مقاومت در قرآن به چه معناست؟ سه نظریه
وجود دارد، گروهى سعى دارند كه تمام غزوات زمان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و
سلّم را در شكل دفاعى توجيه كنند، ... در مقابل، افرادى اصرار دارند كه غزوات
اسلامى را، به دو دسته تقسيم كنند و بگويند كه بخشى تهاجمى بوده و بخشى دفاعى ...
و معتقدند كه اسلام، وظيفه دارد اقوامى را كه در فشارند و تحت سيطره ظالمانند،
آزاد سازد و اين در واقع، نوعى تهاجم است و نيز وظيفه دارد كه راه را براى تبليغات
منطقى خود بگشايد و موانع را، هر چند با توسل به قدرت نظامى باشد، از سر راه
بردارد و اين، نوع ديگرى از تهاجم است( امیز المومنین ج2 ص 144 نهج البلاغه) .
نظر سومى هم وجود دارد و آن اين كه
طبيعت جنگ در اسلام، طبيعت دفاعى است، ولى گاه مسائل دفاعى، تهاجم را ضرورى
مىسازد. چنانکه در سوره مائده می خوانیم: إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِينَ
يحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن
يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ
خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ
ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْيَا
وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (سوره مائده آیه 33)همانا كيفر
آنان كه با خداوند و پيامبرش به محاربه برمىخيزند و (با سلاح و تهديد و غارت) در
زمين به فساد مىكوشند، آن است كه كشته شوند، يا به دار آويخته شوند، يا دست و
پايشان بطور مخالف بريده شود يا آنكه از سرزمين (خودشان) تبعيد شوند. اين كيفر ذلت
بار دنيوى آنان است و در آخرت برايشان عذابى عظيم است.
مسأله دفاع از مظلومان در بند، يا به تعبير
امروز، مداخله بشر دوستانه، گر چه در ظاهر شكل تهاجمى دارد، امّا در واقع دفاع از
گروهى است كه تحت ستم واقع شدهاند و جزيى از جامعه بزرگ انسانى هستند و دفاع از
آنها، بر ساير انسانهاى متعهّد و مؤمن لازم است ( مجمع البحرین- طریحی –ج2- ص 577).
مقاومت اسلامی در اصطلاح، شامل دو مفهوم عام و خاص یا «گفتمان مقاومت» و «محور مقاومت» قابل
تعریف و تقسیم است. در مفهوم عام یا «گفتمان مقاومت» شامل هر نوع مقاومتی که بر
اساس آموزهها و احکام دین توسط یک مسلمان و یا گروهی از مسلمانان در مقابله با
تهاجم دشمنان اسلام و مسلمانان در هر مکان و هر زمان صورت می گیرد. مقاومت اسلامی
اساساً در برابر ظلم، تجاوز و اشغالگری، دین ستیزی، سلطه استکبار، حفظ و احقاق حقوق،
دفع ستم، رفع اشغال ، حفظ استقلال، حفظ دارائیها و جلوگیری از غارت منابع و ثروت
مطابق آموزه ها و احکام دین می باشد. عدالت محوری، ظلم ناپذیری، دفاع از مظلوم و
نفی سلطه کفار از جمله مهمترین مؤلفه ها در این چهارچوب می باشند.با استناد به قرآن کریم از نظر معنایی می
توان به مفهوم صبر به عنوان نزدیکترین مفهوم به مقاومت نام برد. به عنوان مثال در
آيه بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ
وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَـذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ
مِّنَ الْمَلآئِكَةِ (ال عمران ، 125) اگر دشمن
ناگهان به شما حمله کرد. و شما در مقابل حمله شدید دشمن صبر كنيد و تقوا داشته
باشید، خداوند پنج هزار فرشته به کمک شما میفرستد.» آيا در اين آيه معناي «صبر»
اين است كه جزع و فزع نکنید؟ خير؛ یعنی: مقاومت کنید و یا آیه وَاصْبِرْ نَفْسَكَ
مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ
(کهف، 38) با کسانی که صبح و شام خدا را عبادت میکنند، همراه باش و آنها را رها
نکن.» در اين آيه نيز «صبر» به معنی عدم جزع و فزع نیست؛ بلكه یعنی در مقابل
پیشنهاد ثروتمندان مقاومت کن و فقرا را رها نكن.
اما در مفهوم خاص یا «محور مقاومت اسلامی» این مفهوم عبارتست هر کشور، سازمان، گروه و یا
فردی که مطابق آموزههای دین و در یک همسویی و همکاری با انقلاب اسلامی ایران در
برابر تجاوزات و یکجانبهگرایی نظام سلطه و متحدان آن بویژه رژیم صهیونیستی و
عربستان به منظور تامین امنیت و آرامش مسلمانان مقابله مینماید. ایجاد امنیت و
آرامش در جوامع انسانی از مهمترین و ضروریترین نيازهاي جامعه بشري است. اگر
امنیت و ثبات در جامعه باشد، عمران و آبادانی در آن فراهم خواهد شد. در ابن باره
قرآن ميفرماید: «قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً
مِنْ كُلِّ مَكانٍ»( نحل: ۱۱۲) منطقه آبادى كه امن، آرام و مطمئن باشد، همواره روزيش
از هر جا مىرسد. اگر در کشوری امنیت باشد، مردم از داخل و خارج در آن سرمایهگذاری
ميکنند و این سرمایهگذاریها سبب رونق اقتصادی ميشود. قرآن به شهر مکه به عنوان
شهری امن قسم یاد میکند و ميفرماید: «وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمين»( تین: 3).
از نگاه مصداقی و عینی محور مقاومت
اسلامی مبتنی بر آموزههای اسلامی شامل دولتهای ایران، عراق، سوریه و یمن و گروههای
حشدالشعبی، مقاومت در سوریه، حزب الله، مقاومت در غزه و کرانه باختری میشود. هر
چند جوهره اصلی محور مذکور به استناد قرآن کریم: وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ
لِلْكَافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلا) (نساء: 141)، یعنی نفی هرگونه سلطه
اقتصادي، سياسي، نظامي، فرهنگي و عقيدتي غيرمسلمانان بر مسلمانان است. مفسرین میگویند
که خداوند به مؤمنان عزّت داده است و آنان بايد اين عزّت و سرافرازي را حفظ كنند:
(وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ
لَا يَعْلَمُونَ) (منافقون: 8) بر اين اساس، هيچ غيرمسلماني نميتواند بر فرد يا
اجتماع مسلمانان ولايت و سرپرستي داشته باشد، و نيز مسلمانان حق ندارند در امور
مربوط به سرنوشت خويش، با كفّار مشورت كنند(مكارم شيرازي، 1364).
در مفهوم عام محور مقاومت در سیر مبارزه و
مقابله با استکبار از تعابیر و تفاسیر ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی بنابر مصالح میانمدت
و بلند مدت نیز برخوردار شده است. از این رو، حضور کشورهای چون روسیه، ترکیه و چین
در نقشهای سیاسی و نظامی از یک سو، و کشورهای سوریه و عراق به دلیل نقش طلایی آنان
در پیوند جغرافیای این محور، ابعاد جدیدی به این مفهوم بخشیده است.این امر نیز با
الهام از قرآن کریم است. زیرا در مواردي كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در
معاهداتي كه با كفّار منعقد ميكردند، امتيازاتي به آنها دادهاند كه ظاهراً ناقض
«نفي سبيل» و از مصاديق بارز سبيل بوده است[4]. اما
بايد متذكر شد كه صرفنظر از چند و چون محتوي چنین پيمان حدیبیه و آثار و عواقبي
آن بر قريش، آن بزرگوار در تقابل مصالح كوتاهمدت و بلندمدت جامعه اسلامي، مصالح
بلندمدت جامعه اسلامي را ترجيح دادند و انعطافي كه آن حضرت در جريان تدوين و پذيرش
پيمان صلح «حديبيه» نشان دادند، جز در دايره اختيارات حكومتي ايشان نميگنجد. به
هر حال، ميتوان گفت: قاعده «نفي سبيل» از زمان نزول آيه مذكور در سالهاي نخست شكلگيري
جامعه اسلامي و زمان حضرت رسول(صلي الله عليه وآله)، بر روابط مسلمانان و غير
مسلمانان حاكم بوده است(ایزدی، 74 ).
از این نگاه، محور مقاومت در برابر
نظام سلطه به طور کلی بر دو پایهی اصلی؛ اهداف و منافع منطقهای مشترک، حمایت و
پشتیبانی متقابل از یکدیگر در موضوعات مختلف از جمله؛ در مسائل دفاعی – اطلاعاتی در مقابل سلطهگری امریکا استوار است. مخرج مشترک محور
مقاومت دفاع از هویت خویش و مبارزه با نفوذ آمریکا و حضور ارتش آن در این کشورها و
دفع تروریسم است. با وجود این برای برخی از بازیگران منطقهای این محور به صورت کم
و بیش تقابل با اسرائیل و عربستان نیز در سطح منطقه مطرح است.
محور مقاومت از جهات ایجابی نه تنها
برای ایران حائز اهمیت راهبردی است[5]،
بلکه از بعد سلبی نیز برای غرب، آمریکا و متحدانش راهبردی است. پس در گام اول باید
به سراغ این پرسش برویم که چرا محور مقاومت از این جهات حائز اهمیت میباشد. فهم و
درک این مسئله ما را به چرایی و چگونگی کارکرد و بویژه چالشهای پیشرو آن آگاه
خواهد ساخت. بنابر پس از معنا و مفهوم مقاومت و قبل از ورود به بحث اصلی لازم است
که اهمیت راهبردی آن مشخص شود و سپس به چالشهای فراروی آن و راهکارهای قرآنی آن
پرداخته شود.
اهمیت
محور مقاومت
محور مقاومت در مرکز ثقل سیاست خارجی
ایران قرار دارد و از سوی دیگـر بـا توجه به تداخل عوامل فرهنگی، مذهبی و امنیتی،
مجاورت و منطقهای حفظ و بسط آن حائز اهمیت راهبردی است. این محور در دوره حیات
خویش توانسته است، آرایش و نظم سیاسی و امنیتی منطقه را به نفع ایران و جهان اسلام
تغییر دهد. علاوه براین به دلایل مختلفی نوعی پیوستگی و همبستگی متقابل امنیتی بین
این محور و برخی از قدرتهای فرا منطقهای خواهان مقابله با روحیه یکجانبهگرایی و
استکباری امریکا ایجاد کرده است.
در پرتو این همکاری متقابل امنیتی
محور مقاومت و ورود بازیگرانی مانند روسیه و ترکیه به این محور، شاهد استحکام و
ثبات فزایندی در سوریه برخلاف سیاست امریکا و متحدان منطقهای آن است. در حالیکه
اگر دولت سوریه سقوط میکرد، منطقه شاهد تغییر توازن استراتژیک به نفع امریکا و
متحدان آن اسرائیل و عربستان سعودی بود. این به معنای برداشتن گامی بلند در راستای
انزوای راهبردی ایران در منطقه و تشدید اثربخشی تحریم های اعمالی علیه محور مقاومت
به طور کلی و ایران به صورت خاص بودیم.
در محافل راهبردی امریکا اتحاد سیاسی
بین اعضای محور مقاومت و همبستگی جغرافیایی بین آنها را به عنوان یک چالش بنیادی
برای سلطه امریکا و صهیونیسم بر منطقه غرب آسیا تعریف و ارزیابی میکنند. به همین
دلیل آنها خواهان دولتی همچون دول عربی پیرو امریکا در دمشق هستند تا از این طریق
شریان اصلی حیات استراتژیک ایران در غرب آسیا را از بین بین ببرند.
ثبات در محور مقاومت باعث افزایش بازدارندگی
و ریسک حملهی نظامی به ایران، افزایش حریم امنیتی و کاهش آسیبپذیریهای نظامی،
تنوعسازی و دینامیسم در استراتژی دفاعی ایران و متحدان منطقهای آن شده است.
در شرایطی که امریکا و متحدان منطقهای
آن در تلاش هستند، به نحوی از انحاء منابع مالی و اقتصادی ایران را تحدید نمایند.
بازارهای جدیدی در حوزه جغرافیای محور مقاومت به روی کالاها و خدمات ایرانی گشوده
شده است. این وضعیت قدرت مانور ایران را برای دور زدن تحریمها و حفاظت از
توانمندی اقتصادیاش از طریق اهرمها و بازیگران منطقهای افزایش داده است. از
نمونههای بارز این مسئله تداوم همکاریهای تجاری و اقتصادی ایران با همسایگان از
جمله کشورهای ترکیه و عراق است.
تنوع گزینهها در سبد سیاست خارجی
موجب دینامیسم، انعطافپذیری، امنیت و ثباتسازی و پویایی بیشتری در دیپلماسی
و استراتژی منطقهای ایران شده است. این امر امکان تبدیل آن به امتیازات سیاسی و
اقتصادی در سطح منطقه و بینالملل را برای ایران فراهم ساخته است.
به دلیل حضور نیروهای متحد و نائیبان ایران در کشورهای مختلف اعتبار و
وزنهی ایران در بحرانهای منطقهای ارتقاء یافته است. ایران با استفاده از این
اهرم میتواند در نقش یک میانجیگر ایفای نقش کند و منزلت سیاسی برای خود بهدست
آورد.
ایالات متحده امریکا به همراه متحدان
منطقهای و فرامنطقهای خود با تامین حمایت سیاسی و پشتیبانی لجستیکی تمام عیار از
گروههای تروریستی، تغییر و نابودی دولت اسـد در دمشق را در دستور کار خود قرار
دادند. چون، «این کشور همپیمان استراتژیک ایران در برابر گـروه کـشورهای عربی به
رهبری عربستان و همچنین اسرائیل است(Bolton,2011) تحقق سیاست امریکا در قبال سوریه در حکم بریدن شریان حیاتی ایران
در سطح منطقه ارزیابی میگردد. چون سوریه تنها پایگاه برون مرزی ایران در
خاورمیانه عربی است و تنها مسیر مطمئن و قـابل دسـترس بـرای کمک به حزب الله است
(شوسودوفسکی، ١٣٩٠: ٥٧).
پیوستگی و همبستگی راهبردی بین امنیت
سوریه و ایران در سطح منطقه یک واقعیت انکارناپذیر است. هرگونه خدشه یا تغییر در
این وضعیت تاثیر مستقیم بر ژئوپلتیک و آرایش بازیگران سیاسی در غرب آسیا دارد. پیوستگی
امنیتی دو کشور تا حدی است که ایهـود بـاراک وزیر دفـاع سابق رژیم صهیونیستی متعقد
بود، سقوط رژیم اسد ضربه بزرگی به مـحور شـرارت یعنی ایران است. و به نظر جـیمز
روبـین طرح جنگ علیه سوریه، رابطه تنگاتنگی با طرح جنگ علیه ایران دارد. این امر
بـخشی از هـمان نـقشه نظامی امریکایی - اسرائیلی است، که به منظور تضعیف ایران در
راستای محافظت از اسرائیل است(National Review,2012).
سوریه تنها بازیگر عربی اسـت کـه در
مناسبات منطقهای و بینالمللی نقش مستقلی را ایفا می کند و وابسته به غرب نـیست.
همسایگی بـا فلسطین اشغالی، ایفای نـقش مـحور مقاومت، نقش آفرینی در معادلات سیاسی
لبنان، سوریه را به عنوان خط استراتژیک بر ضد رژیم صیهونیستی در منطقه درآورده
است. سوریه همواره سعی نموده تا بر اساس سیاست خارجی ضد اسرائیلی و ایدئولوژی
ناسیونالیستی در حمایت از مـقاومت ضد اسرائیلی نقش مهمی بازی کند و با اعمال فشار
بر این نظام و ایجاد بحرانهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی آن را ناکارآمد و ضعیف
سازد.
ج.ا.ا و سوریه، دیدگـاهها و مـنافع ملی مـشترکی دارنـد. هـر دو کشور به
دلیل موقعیت هـای مناسب ژئوپولیتیکی و واقع شدن در مناطق راهبردی خاورمیانه، عمق
استراتژیک یکدیگر محسوب می شوند. از نگاه راهبردی ایران، سـوریه یک حلقه مهم مرتبط
کننده به لبنان تلقی می شود و به عبارتی عرصه مهمی است که به برکت تکامل موفقیت
آمیز حزب الله به عنوان یک سازمان اسلامی شیعی می تواند نـقش یک جـبهه ایرانی را
علیه اسرائیل ایفا نماید. سقوط دولت سوریه در حکم حمله به عمق راهبردی جمهوری
اسلامی است کـه یک ضـرورت بنیادی برای تضعیف محور مقاومت اسـلامی و مـهار ایران ارزیابی
میشود.
ایالات متحده آمریکا در هفتاد سال گذشته
از تمام گزینههای خود به منظور ایجاد توازن استراتژیک به نفع اسراییل در منطقه استفاده
کرده است و تا حدودی نیز توانسته است کشورهای عربی را به صلح، حل اختلافات، به
رسمیت شناختن اسراییل و تعمیق روابط با این رژیم ترغیب نماید. اما این سیاست و
روند در مورد ایران و سوریه که از عناصر کلیدی جبهه مقاومت هستند تا کنون ناموفق
بوده است.
چالشها
محور مقاومت در دفاع از استقلال
كشورهاي منطقه در مقابل تهديدهاي نظامي و ميداني امریکا، رژيم صهيونيستي، دول
مرتجع عرب و تروريسم تكفيري، کارنامه موفقيت آميزي از خود تاکنون به نمايش گذاشته
است. ولی برقراري امنيت گسترده با محوريت ملتها و مبتنی بر الگوی دفاع مردم پایه،
مقدم كردن عدالت بر امنيت، استمرار ايستادگی در برابر نظام مطلوب قدرتهاي سلطه
طلب، امنيت گروهي در چارچوب وحدت اسلامي و دستيابي به توان بازدارندگي در برابر
هرگونه تهديد خارجي که برخي از ويژگي هاي نظام مطلوب محور مقاومت به شمار میرود،
با چاشهای روبرو است. چالشهای از جنس تنوع در اندیشه،رویههای مقابله با نظام
سلطه، محدودیتهای نظامی، مشکلات اقتصادی و چالشهای دیپلماتیک به شرح ذیل مطرح
است:
پافشاري آمريكا بر مشروعيت بخشي به
رژيم صهيونيستي و استمرار نظامهای دیکتاتورهای به منظور تکوین نظام امنيتي مدنظر
خود در منطقه غرب آسيا، مستلزم استفاده از اهرم گروههای تکفیری علیه محور مقاومت
است. برخی بر این باورند که برنامه آمریکا انتقال داعش و تروریسم به منطقه غرب
عراق به منظور قطع شریان حیاتی بین سوریه و عراق از یک سوی، از طرف دیگر به طور
همزمان به منطقه شرقی جبهه مقاومت در افغانستان و آسیای مرکزی[6]
به منظور هدف قرار دادن ایران در مقام مرکزیت محور مقاومت است. اعمال فشار سیاسی-
اقتصادی بر دولت عراق به منظور خارج کردن حشدالشعبی از استان الانبار عراق و تحریمهای
واشنگتن علیه فاطمیون و زینبیون نیز اقدامی پیشدستانه در راستای جلوگیری از نفوذ و
آزادی عمل این گروهها در منطقه شرقی ایران ارزیابی کرد.
تروریسم و نیروهای افراطی؛ حمایت همه
جانبه مالی – انسانی دولتهای حاشیه
جنوبی خلیج فارس بهویژه عربستان، پشتبانی لجستیکی ترکیه در گذشتهو حمایت سیاسی – تسلیحاتی امریکا و رژیم صهیونیستی از گـروههای تـکفیری سـلفی و داعش، به
منظور انهدام محور مقاومت، تضعیف قدرت بازدارندگی و انزوای سیاسی ایران در مقابل
نظام سلطه صورت گرفت. این چالش بدون پرداختن به علل، زمینهها و انگیزههای این
نیروها در جهتگیری اشتباه آنان در مقابله با محور مقاومت به جای نظام سلطه، قابل
تکرار است.
سیاست تشدید تحریمها؛ منظومه فکری
حامیان تشدید تحریم اقتصادی علیه ایران و محور مقاومت بر این اصل استوار است که
«منابع مالی نیروی محرکه آزادی عمل و قدرت مانور آنان در سطح منطقه است». بر این
اساس اگر اعمال هرگون تحریم علیه آنان باعث تضعیف قابلیتها و ظرفیتهای محور
مقاومت و نفوذ منطقهای این محور خواهد شد. با وجود این، برخی استدلال میکنند که
تحریم ابزار موثری برای تاثیرگذاری بر اجزای محور مقاومت نیست[7]،
لذا آنان پیشنها میکنند که مقابله با نفوذ و اقتدار محور مقاومت علاوه بر تحریم مستلزم
استراتژی منطقهای و گسترده برای محاصره و تضعیف محور مقاومت، طراحی استراتژیهای
محلی جهت خنثیسازی و تضعیف گروهها به صورت انفرادی و بهکارگیری زور علیه آنان
است.
فراموشی فلسطین؛ تحولات ناشی از
بیداری اسلامی در منطقه باعث شد اهتمام به موضوع فلسطين به پايينترين سطح خود
تنزل يابد و از کانون توجهات افکار عمومی و كشورهاي عربي دور شود. در اين ميان
برخي كشورهاي عربي تلاشهاي مضاعفی برای این منظور مبذول داشتند. محور مقاومت در مسير پايه
گذاري معادله تاريخي جديد در نزاع موجود و نقش آفريني در روند تغيير و رهايي منطقه
از هيمنه قدرتهاي سلطهگر مسئوليت فرهنگسازي و بيان خواستههاي خود و ايجاد
چارچوب هاي قابل قبول براي عملي ساختن ضرورت بازگرداندن جايگاه فلسطين به اولويت
برتر منطقه دارد[8].
تلاش برای تکوین ائتلافی قدرتمند از کشورهای عربی خلیج فارس با همراهی
رژیم صهیونیستی در برابر ایران از سوی نظام سلطهدر دستور کار قرار گرفته است.
طرح معامله قرن؛ این طرح درحقیقت
تلاشی برای عادیسازی روابط کشورهای عربی با این رژیم صهیونیستی به بهای فراموشی
فلسطین است. در صورتیکه این طرح عملیاتی شود، میتواند مخاطرات احتمالی سیاسی و
امنیتی را برای محور مقاومت و ج.ا.ا درپی داشته باشد، که تضعیف روند مقاومت، تسریع
در برسازی تهدید محور مقاومت بهعنوان مهمترین تهدید منطقه غرب آسیا از آن جمله
است.
تضعیف ایران و محور مقاومت بدون جنگ
با تاکید بر محورهای زیر:
·
تلاش به منظور زائل کردن وجاهت وجودی متحدان منطقهای
ایران، به ویژه حزب الله و انصارالله، نیز به عنوان الگوهای موفقیت مقاومت،
·
معرفی ایران
به عنوان کشوری مداخلهگر در امور کشورهای،
·
زیر سؤال بردن قدرت و برنامه
موشکی ایران و طرح آن به عنوان تهدیدی علیه امنیت منطقه،
·
افزایش هزینه هرگونه کنش منطقهای برای ایران،
·
تضعیف روحیه دولتمردان و مردم ایران برای ایستادگی در
برابر استکبار جهانی،
جلوگیری از مشارکت گروههای مقاومت
در دولتهای متبوع خود؛ دولت امریکا با تروریستی خواندن گروههای مقاومت نه تنها
درصدد زیر سئوال بردن مشروعیت این گروهها است، بلکه در صورت مشارکت آنان در دولتهای
متبوع خویش، این دولتها نیز تروریستی بخواند.
خلع سلاح مقاومت؛ نظام سلطه با
استفاده از ظرفیتهای منطقهای و بین المللی این امر را به منظور تاثیرگذاری بر
کنشگری ژئوپلتیکی محور مقاومت در دستور کار داده است.
توسعه داخلی؛ معرفی مقاومت به عنوان
مانع اصلی عدم توسعه داخلی، نابرابری های اقتصادی، فساد گسترده و سیستماتیک و نظایر
آن در کشورهای متبوع خویش به منظور جهتدهی و استفاده ابزاری از مطالبات به حق
مردمی علیه آن،
عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل؛
این مسئله به همراه معامله قرن و تروریسم از بزرگترین چالش محور مقاومت به شمار
میرود.
یارگیری از بلوک محور مقاومت و
اخوانی؛ همکاری بین تلآویو و ریاض به طرح ایالاتمتحده برای ایجاد «نیروی مشترک
عرب» به پشتیبانی اتحادیۀ عرب و با فرماندهی رژیم صهیونیستی بازمیگردد[9].
عربستان سعودی با ماموریت نظام سلطه و در راستای مقابله با محور مقاومت به غیر
همکاریهای امنیتی ،اطلاعاتی، تسلیحاتی و ... خود با رژیم صهیونیستی، تلاشهای
گستردهای را برای نفوذ و رخنه در داخل محور مقاومت و بلوک اخوانی به منظور
یارگیری شروع کرده است.
استمرار بیثباتی در عراق و سوریه؛
استمرار درگیری و جنگ و بیثباتی در عراق بهطور مستقیم بر امنیت ملی ایران و توان
محور مقاومت در تحقق خود در سطح منطقه دارد[10].
تحریک و ساماندهی ناسیونالیسم عربی؛ شرایط
پساداعش درکشورهای عربی محور مقاومت بستری برای استفاده از مؤلفههای ناسیونالیستی
عربی توسط بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به منظور تضعیف محور و جبهه امنیتی
ایران مهیا کرده است. در این رابطه بازماندگان رژیم بعث، بقایای داعش و نیروهای
ملیگرا با حمایت نظام سلطه جریانسازی گسترده رسانهای و مجازی را برای برقراری
پیوند بین مشکلات معیشتی و ایران هراسی جهت تحریک افکار عمومی، فضاسازی سیاسی،
اجتماعی در صحنه سیاسی محور مقاومت را در دستور کار قرار دادهاند. حملات گسترده
به دفاتر و مقرهای محور مقاومت در برخی از کشورها و به آتش کشیدن آنها، بیانگر این
است که دستهایی به دنبال سمت و سو دهی به اعتراضات مردمی در بستر مطالبات به حق به
سمت برخی مطالبات امنیتی، نظامی و سیاسی هستند.
عدم توازن بین ابعاد؛ از نظر محققین از
جمله چالشهاي اساسی پيش روي محور مقاومت عبارت است از فقدان توازن بين بعد نظامي آن
با سایر ابعاد امينتي، سياسي، اقتصادي و داشتن ساختار موازي با دولت در داخل
كشورها است.
طایفهگری و قومگرایی؛ راهبرد آمریکا
در منطقه همواره شاکل تشدید تنش بین ایران و عربستان از یک طرف و حمایت از عربستان
علیه ایران بوده است. این راهبرد در بستر منازعات قومی، طائفهگری و رقابتهای
مذهبی باعث شکلگیری جبهه مستقل علیه یکدیگر شده است. بدین ترتیب غرب آسیا دارای
سه زیر مجموعه امنیتی مجزا بر اساس بنیادهای فرهنگی، مذهبی و قومی است. در شرایط کنونی که ترکیه
در مسیر نزدیکی به محور مقاومت قرار گرفته است. نظام سلطه در تلاش است تا این بستر
را در داخل کشورهای محور مقاومت در راستای تضعیف آن تشدید نماید.
راهکار
برون رفت از مسائل گوناگون با
پیچیدگیهای مختلف نیاز به شناخت و برنامهریزی عمیق و متناسب دارد. لذا برای هر
مشکل یا چالشی راهحلهای وجود دارد که میبایست طریق کارگروه ویژهای دارای
اطلاعات و شناخت مورد مداقه قرار گیرد و بهترین آنان را به کاربست. قرآن در این
باره میفرماید: وَ أْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا (بقره،189) هر كارى راه
حلى دارد و بايد از مجراى طبيعى و راهش وارد شد. براى انجام هر كار زمان مناسب،
شيوه مناسب و رهبر مناسب و همکاران مناسب با تجربیات زیاد لازم است. امام صادق
عليه السلام میفرماید: مراد از آيه شریفه مذکور آن است، كه هر كارى را از راهش
وارد نشوید، به تباهى كشيده مىشوند. اراده و فضل الهى از راه عوامل طبيعى عملى
مىشود. با عنایت به این راهبرد قرآنی در حل مشکلات، موارد زیر به عنوان مهمترین
راهحلهای ممکن و نزدیک به مفاهیم و مضامین قرآنی به شرح زیر احصاء و ارائه
گردیده است:
لغو تحریم و محاصره جبهه غزه: هرچند
تراکم بالای جمعیتی غزه مانع جدی برای انجام عملیاتهای سنگین نظامی بدلیل تلفات
سنگین انسانی برای رژیم صهیونیستی چالش آفرین است. ولی اگر این سیاست غیرانسانی
رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه برداشته شود. این جبهه با مراتب بیشتری برای رژیم
صهیونیستی از جهات مختلف چالشآفرین خواهد شد. است. جمعیت بالای نوار غزه استعداد فوقالعادهای برای
شکلگیری، تقویت و تعمیق هستههای مقاومت در داخل و خارج از آن دارد. بنابر این،
لغو تحریمها و رفع محاصره برای تقویت این جبهه به یک الزام راهبردی برای محور
مقاومت تلقی میشود.
فعالتر شدن دیپلماسی؛ دیپلماسی یکی
از ابزارهای مؤثر در تقویت محور مقاومت و کاهش تنش این محور با سایر بازیگران است.
اصول و پایههای دیپلماسی محور مقاومت مبتنی بر گسترش حاکمیت الهی(انفال:39و
بقره:193)، قاعده نفی سبیل(نساء:141)، حرمت دوستی با کفار (آلعمران:28) اطاعت از
اولیالامر(نساء:59) و مقابله با استکبار (هود:113) است. با عنایت به این اصول،
لازم است در راستای کاهش تنشهای میان بازیگران محور مقاومت با سایر کشورهای منطقه
دیپلماسی همه جانبه فعال و مؤثری در دستورکار دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. در
این راستا تلاش ویژهای در جهت کاهش تنش با کشورهای منطقه بهخصوص کشورهای مؤثر در
قضیه فلسطین همچون مصر و اردن لازم است.
وحدت و انسجام بین شیعیان، مسلمان و آزادیخواهان
جهان در مقابل استکبار؛ تلاش در این راستا با توجه به قابلیتها، انگیزهها و نوع
کنشگری نظام سلطه امری ممکن و امکانپذیر است. خداوند متعال در قرآن کریم با توجه
به کارکرد و تاثیر بسیار مهمی که اتحاد و همبستگی در رسیدن به پیروزی و موفقیت
ایفا میکند ارزش و جایگاه فوقالعادهای برای اتحاد بین مسلمین بیان میفرماید؛«وَ
اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(آل عمران:103) و همگى به
ریسمان خدا - قرآن و اسلام، و هر گونه وسیله وحدت-، چنگ زنید، و پراكنده نشوید«خداوند
متعال برای این که مسلمین را به اهمیت و جایگاه آن واقف سازد و آنها را از تفرقه و
پراکندگی و اختلاف برحذر دارد، عذاب سختی برای کسانی که از فرمان الهی سر باز میزنند
بیان می فرماید:« وَ لا تَكُونُوا كَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ
بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ (آل عمران:105)
و مانند كسانى نباشید كه پراكنده شدند و اختلاف كردند (آن هم) پس از آنكه
نشانههاى روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمى دارند شکست و ضعف
عاقبت اختلاف و درگیری:یکی
از مهمترین و خطرناک ترین مضرات اختلاف و عدم اتحاد از دست دادن توانایی و قدرت
لازم برای رسیدن به پیروز در برابر دشمن می باشد از این رو خداوند متعال این نکته
را به انسان یادآور میشود که با عدم اتحاد و همبستگی به سستی و شکست مواجه می
شوند: « وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ
تَذْهَبَ ریحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ ([انفال:46) و
(فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و كشمكش) نكنید، تا سست نشوید، و
قدرت (و شوكت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت كنید كه خداوند با استقامت
كنندگان است.
ساماندهی محور مقاومت بر مبنای ثبات
در بازدارندگی و دفاع متقابل؛ اتخاذ رویکرد بازدارندگی و دفاع متقابل در محور
مقاومت این امکان را ایجاد میکند که درگیری در یک جبهه به سرعت در سایر میادین
نبرد نیز گسترش یابد و اسباب تشدید جنگ منطقهای را علیه نظام سلطه با نبردهای
همزمان فراهم کند. چنانکه در قرآن کریم خداوند متعال با دعوت از مؤمنین برای
ایستادگی و مقاومت در برابر کفار، خطاب به آنان میفرماید : يا أَيُّهَا الَّذينَ
آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثيراً
لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ( انفال – 47)( ای کسانی که
ایمان آوردهاید، چون با گروهی [از سپاه دشمن] رو به رو شدید، ثابت قدم باشید و خدا
را [بر زبان و دل] بسیار یاد کنید، باشد که رستگار گردید. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می فرماید : واژۀ «ثبات»
مأخوذ از مادۀ «ثبت»، ضد «زوال» و به معنای ایستادگی و مقاومت بوده و اغلب در باب
جهاد مورد استعمال قرار میگیرد؛(تفسیر المیزان ج9- ص128)
ایران در شرایط دشواری در مقابل
فشارهای اقتصادی و سیاسی استکبار برای استحکام هر چه بیشتر دولتهای سوریه و عراق
به منظور حفظ مجموعه امنیتی مـقاومت، مـجموعهای که نه تنها تهدیدات امـنیتی را از
ایران دور مـیسازد، بلکه قدرت مانور فوق العادهای به آن در منطقه میبخشد، تلاش
مینماید. این امرمستلزم پایداری، ایجاد و اصلاح ساختارهای اقتصادی منطقه با هدف
مقابله با تحریمهای ظالمانه استکبار و پاسخگویی به مطالبات جوانان جویای کار است[11]؛
ترویج الگوی تفکر انقلابی، عدالت
محوری در جهان (حدید:25) مقابله با دنیاطلبی و دفاع مردمپایه در مقابله با نظام
سلطه به منظور کسب حمایت عمومی در سراسر جهان اسلام و منطقه برای محور مقاومت یک
امر ضروری و حیاتی است. زیرا مانایی مقاومت در ذات خود نیاز به آموزههای الهی،
انسانی، مقابله با دنیاطلبی و هواهای نفسانی دارد. دنیاطلبی و دلدادگی به مادیات،
از عوامل سستی در مبارزه و رویارویی با دشمن است(آلعمران:152). در حقیقت بسیاری
از مردم که از مقاومت دست میکشند کسانی هستند که در دام شهواتهای جنسی، مقام و
مناصب دنیوی آنان را فریفته و به خود مشغول داشته است.
ترویج الگوی نظام سیاسی مردم سالار
دینی، این الگوی نظام سیاسی منطبق با ارزشها و هنجارهای مردم منطقه است. مؤلفههای
اصلی الگوی مذکور؛ مشروعیت الهی[12]،
مقبولیت مردمی[13]،
مشارکت و مشئرت مردم در اداره جامعه[14]، آزادی
مردم و گروههای سیاسی[15]،
نقد و نصیحت حاکم اسلامی[16]،
پرهیز از رابطه دوستی با دشمنان خدا
، زیرا ابراز دوستى با دشمنان، جرأت آنان را در برابر مؤمنان بيشتر مىكند.
«تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ
الْحَقِّ»« ممتحنه 60 » ، شما نسبت به آنها اظهار محبت مىكنيد، در حالى كه به
آنچه از حق براى شما آمده كافر شدهاند، يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا
عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ « ممتحنه
60 »اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خود را دوست نگيريد. شما با آنان
طرح دوستى مىافكنيد... و ناگفته پیداست که برای کشف بعضی از این دوستی های نابجا
هم امداد غیبی لازم است و هم اطلاعات.
ایجاد امنیت فراگیر و قدرتیابی و
شبکهای[17]
عمل کردن محور مقاومت اسلامی در عرصههای فرهنگی، امنیتی و نظامی، علمی و فنی،
اقتصادی در سطح منطقه که باعث خنثیسازی و عقیم گذاشتن اقدامات نظام سلطه ومتحدانش[18]، همچنانکه قرآن هم درباره امنیت فراگیر ميفرماید:
«سيرُوا فيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنين»[19]؛ شبها
و روزها در امنیت کامل سفر کنید.
سایر راهکارهای جانبی در تقویت محور
مقاومت:
·
ایجاد و گسترش همکاریهای همه جانبه با کشورهای
منطقه به منظور کاهش میزان دخالت نیروهای بیرونی در فرآیند ایجاد نظم منطقهای؛
·
جلوگیری از هرگونه یاریگیری نظام سلطه از میان
بلوکهای اسلامی؛
·
ارتقای سطح همکاریهای اقتصادی و نظامی با چین
و روسیه و تسری آن به حوزههای فرهنگی و اجتماعی.
·
مقابله با منزوی سازی و محدودسازی ایران از طریق
افزایش تعامل و مشارکت فعال در کلیه سازوکارها و سازمانهای منطقهای با استفاده از
دیپلماسی دو و چندجانبه.
·
نهادسازی منطقهای از طریق ایجاد سازمانها و سازوکارهای
چندجانبه منطقه ای جدید از طریق تعامل و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی سایر بازیگران منطقه
با به کارگیری دیپلماسی فعال دو و چندجانبه.
·
ممانعت از امنیتی شدن جمهوری اسلامی ایران از
طریق اعتمادسازی و شفافیت در سیاست خارجی با به کارگیری دیپلماسی فعال و چندجانبه
در سازمانها و سازوکارهای منطقهای.
·
پیشگیری از منازعات و بحرانهای منطقه ای از طریق
نظارت بر تحولات منطقه با استفاده از موقعیت حضور در سازمانها و سازوکارهای چندجانبه
منطقهای.
·
اعتمادسازی جمعی از طریق ایجاد و افزایش اعتماد و اقبال کشورهای منطقه
به سازما ن ها و سازوکارهای چندجانبه منطقه ای از طریق تعامل و هماهنگی با به
کارگیری دیپلماسی شفاف و واقع گرایانه .
·
تعامل گسترده و عضویت در کلیه سازمانها و سازوکارهای
چندجانبه منطقهای از طریق اعتمادسازی و تعامل سازنده با کشورهای منطقه با استفاده
از موقعیت (ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر). (اقتباس از؛ دهشیری و غفوری، 1394)
·
تلاش در جهت ایجاد
اجماع منطقهای همسو با مطالبات مردمی و گروهها. حفظ تنوع
مذهبي و مقابله با گفتمانهاي تحريك آميز ديني و طائفهاي در جوامع متعدد و متنوع،
ايجاد مصونيت و آگاهي بخشي به افكار عمومي و شرح نقشه هاي دشمن، تقويت ارتباط با
پايگاه مردمي و نخبگان، جزو چالشهايي هستند كه مقاومت در مسير خود برای مقابله با
این تلاش مواجه است. برون رفت از اين قبیل چالشها مستلزم پاسخهاي قانعكننده برای
سئوالات مطرح است. سوال اول اين است كه مقاومت از چگونه ميتواند كشورهاي منطقه و
گروههاي فعال در اين كشورها را به سمت خود جذب كند و با آنها در مبارزه با نظام
سلطه به اجماع، همکاری و همسويي برسد. سوال دوم اين است كه مقاومت چطور به جامعه و
طرفداران خود در برابر دشمن مصونيت خواهد بخشيد و آنها را از چالشهای ايجاد شده
توسط دشمن عبور خواهد داد.
استکامبخشی بیشتر به ستونهای اصلی
محور مقاومت؛ محور ایران- سوریه در چهل سال گذشته ستون اصلی برای استمرار و قوام
محو مقاومت بوده است. پایههای این محور عبارتند از؛ منافع، درک و دیدگاه مشترک در
مسایل منطقه،علاوق دینی مشترک، سیاستعملگرایانه و توازن بخش در مقابل تهدیدات
نظام سلطه؛
یارگیری از سایر بلوکهای اسلامی و
غیر اسلامی؛ برخی بر این باورند که جبر جنگ در سوریه باعث اضافه شدن روسیه و ترکیه
به محور مقاومت شده است. هرچند این دو بازیگر در محور مقاومت همانند سایر اعضاء از
جسبندگی ایدئولوژیکی برخوردار نیستند، ولی در سایر مؤلفههای امنیتی، سیاسی دارای
دیگاه و درک مشترکی هستند. بر این اساس، بازیگرانی وجود دارد که در آینده عضوی از
محور باشند. لذا امکان سنجی، تلاش و جذب آنها میبایست در دستور کار قرار گیرد.
ایجاد شبکه فضای مجازی محور مقاومت؛
در حوزه تنویر افکار عمومی مخاطبان خود و تبیین تلاش ها و دستاوردهای خود به منظور
رفع، روشنسازی برخی شائبهها، کمکاری داشته و دارد و نتیجه آن شرایطی است، در
منطقه شاهد آن هستیم. اگر محور مقاومت به موازات تلاشهای میدانی برای مبارزه و
نابودی تروریسم در منطقه در حوزه جنگ نرم، جنگ رسانهای و سایبری نیز فعالیت جدی داشت،
وضعیت تا حدودی متفاوت بود. اکنون این گسل، خلاء و فضا برای بازیگری موذیانه نظام
سلطه در بستر مطالبات به حق برای نشر شائبه، ردوغ پراکنی و امواج اتهامات علیه
اضلاح سگانه محور مقاومتدر جهان اسلام و منطقه فرهم آورده است.
چشم
انداز مقاومت
به دلایل و عوامل مختلف، مقاومت اسلامی
در برابر نظام سلطه و صهیونیزم گسترش خواهد یافت و تقویت خواهد شد. مهمترین این
دلایل و عوامل عبارتند از:
·
افزایش تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز
نظام سلطه در جهان؛ بویژه علیه اسلام و مسلمانان.
·
آشکار و علنی شدن این تجاوزات، ستمگریها
و اقدامات جنایت آمیز.
·
آگاهی و تنفر روز افزون ملتها نسبت به ماهیت و
عملکرد نظام سلطه در جهان و بویژه در جهان اسلام.
·
آگاهی در حال افزایش
ملتها نسبت به حقوق- بویژه حق سرنوشت- خویش.
·
گرایش و علایق
فزاینده به مقاومت در جهان.
·
پشتوانه و وعده نصرت الهی در به کسانی که در مقابل استکبار
ایستادگی و مقاومت میکنند.
منابع
·
قرآن کریم.
ایزدی، جهانبخش، خواستگاه تئوریک
عزت، حکمت، مصلحت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه مطالعات سیاسی
شماره 10.
·
دهشیری، محمدرضا و غفوری،
مجید، (1394)، الزامات راهبردی ج.ا.ا در قبال سیاستهای خاورمیانهای جدید امریکا.
·
قاسمی، بهزاد،(بهار،1397)،
ژئوپلتیک کحور مقاومت و امنیت ملی ج.ا.ا بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی، فصلنامه
آفاق امنیت، س.11، ش.38.
·
شوسودوفسکی، کایکل،(بهار، 1391)، علت اصلی جنگ
امریکا علیه سوریه، مهشید الوندی، سیاحت غرب، سـال دهـم، شماره ١١٠.
·
طباطبایی، محمد حسین،()، تفسیر المیزان، سید محمد
باقر موسوی همدانی.
·
مکارم شیرازی، ناصر، (1364)،
تفسیر نمونه، ج3، تهران، دارالكتب الاسلاميه،
نهج البلاغه، (1379)، محمد، دشتی،
قم: انتشارات حضور.
·
واعظی، محمود،(بهار، 1384)،
مبانی نظری مینجیگری و مناقشات بینالمللی، مجله تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری،
ش،2.
·
Bartell, L. Dawn
and Gray , H. David,( Fall, 2012), Conflict in Syria and the Opportunity to
Reduce Iran’s Regional Influence and Iran’s Threat to the International
Community ,Global Security Studies, Volume 3, Issue 4.
·
Bolton, k. R,(Feb
22 ,2011), Iran: the next Domino ?,http:..www.foreign policyjournal.com.
·
Cruz, Ted,(Sep
3,2019), Interventionism vs. Isolationism: A Conversation with U.S Sen. Ted
Cruz. https://www.youtube.com/watdh?v=dG.Eufgc_Ms
·
Goodarzi, M
Jubin, (Jan,2013), Syria and Iran: Alliance Cooperation in a Changing Regional
Environment, Ortadoğu Etütleri, Volume 4, No 2.
·
Haas,
Richard,(Jan-Feb 2007),The new Middle East, Foreign Policy.
·
The Arab-Israeli
Alliance and Turning Resistance Movements into
Terrorism(2017).https://www.middleeastmonitor/20170613-the-arab-israeli-alliance-and-turning-resistance-movements-into-terrorism
·
The National
Review,(2012).
·
The
U.S National Security,(2010).
·
Wright,
Robin,(sep 19, 2019), Iran Entrenches Its “Axis of Resistance” Across the
Middle
East,https://www.newyorker.com/news/our-columnists/iran-entrenches-its-axis-of-resistance-across-the-middle-east
·
Zangiabadi,
Younes,(Aug,2019),Iran’s Role in Reconstruction of Post-war Syria and the
Challenges Ahead, The Institute Foe Peace & Diplomacy.
[1]. عضو هیئت
علمی دانشگاه و پژوهشگر مسایل بین المللی.
[2]. پژوهشگر
مسایل قرآنی و سیاسی.
[3]. از نظر اندیشمندان علوم
دینی و قرآنی کلید واژههای مرتبط با بحث «مقاومت» شامل تقوا، استقامت، زلت (بهمعنای
لغزش)، طاغوت، ظلم، اطاعت، صبر، فلاح، فوز، جهاد، قتال، ثبات، ضلل، عوج، فسق، عدل،
صراط مستقیم، کفر، شیطان، وسوسه، ولایت، عزت و…می باشد.
[4]. براي مثال، به موجب يكي از
بندهاي پيمان صلح «حديبيه»، «هر كسي از مردم قريش بدون اجازه ولي خود به محمّد(صلي
الله عليه وآله)بپيوندد، محمّد(صلي الله عليه وآله)او را به قريش بازگرداند و هر
كس از پيروان محمّد(صلي الله عليه وآله)نزد قريش رفت، بازگردانده نشود.» اين اقدام
به حسب ظاهر، قبول تسلّط غير مسلم بر مسلم است.
[5]. ریچارد
هاس در مقالهای در مجلهی foreign affairs تحت
عنوان خاورمیانه ی جدید می نویسد بـا تـغییر مـوازنه قدرت در خاورمیانه و خلیج
فارس و بوجود آمدن عنصر شیعی در عراق و پیروزی حـزب الله در لبنان، افول قدرت
امریکا آغاز شده است و این ترس کشورهای حوزه خلیج فارس و اقتدارگرایان سنی عرب را
برانگیخته است.
[6]. روابط تهران - کابل به حدی
نیست که تهران بخواهد همانند عراق و سوریه به عنوان مستشار نظامی، تهدید را در
فرای مرزها دفع کند و مجبور است یا در حد مرزی یا در مرز با تهدید مقابله کند. از
سوی دیگر محور مقاومت در آسیای مرکزی و افغانستان از نفوذ کمتری برخوردار است.
[7]. گروههای محور مقاومت از
قابلیتها و امکانات انسانی، نظامی، سیاسی و حمایت داخلی لازم برای عدم وابستگی
خارج و تداوم حیات خود برخوردارند.
[8]. جـنگ
عـلیه سوریه در واقع جنگ در دو جبهه ایران و فلسطین است. در صورت تضعیف ایران، حزب
الله نیز سـقوط مـی کند. پرواضح است تلاش برای حفظ و بقای رژیم صیهونیستی به عنوان
یک همپیمان راهبردی، یکی از اهـداف مـهم راهـبردی امنیتی امریکا در خاورمیانه
محسوب می گردد(The U.S
National Security, 2010).
[9]. نیروی مشترک عرب عملاً در تجاوز به کشور یمن
به کار گرفته شد و سربازان اسرائیلی خلبانی بمبافکنهای سعودی را در چهارچوب
نیروی مشترک عرب عهدهدار شدند و ستاد فرماندهی آنها نیز توسط اسرائیل بر پا شد.
[10]. بسیاری
بر این باورند که سوریه و عراق میدان تلاقی نیروهای مقاومت به رهبری ایران و
کشورهای محافظه کار عربی به رهبری عربستان تبدیل شده اسـت و شـکست هر یک از طرفین
در این جنگ نیابتی به معنای برتری دیگری در منطقه است(Goodarzi,2013:33)، برای ایران از دست دادن عراق درست در زمانی که در اوج قدرت
منطقه ای خود در چند دهه ی اخیر است یک فاجعه است. درگیریهای کنونی در عراق تهدیدی
بـرای قـدرت و نفوذ ایران در سطح منطقه است . چرا که سرنگونی نظام عراق به نوعی
شکست شیعیان در این منطقه جغرافیایی است (Bartell,
2012:37).
[11]. و این حاصل مقاومت مردم ایران در برابر تحریم دشمن می باشد و در قرآن
هم ایه 6سوره جن برآن دلالت دارد . چنانکه قرآنکریم میفرماید:
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً (جن 19
) و [نیز به من وحی شده که] بیتردید اگر [انس و جن] بر راه [راست
اعتقاد و عمل] استقامت ورزند، حتماً آنها را از آب فراوان [و برکات مادی و معنوی]
سیراب سازیم. علامۀ طباطبایی; در تفسیر این آیۀ شریفه مینویسد:در این آیه فزونی و بسیاری آب، مثلی است که توسعه در رزق را میرساند؛
بدین معنا که اگر همۀ انسانها در تسلیم خدا بودن، استقامت ورزند، از برکت و روزی
فراوان بهرهمند میشوند.(
تفسیر المیزان ج 20، ص 71 )
[12]. انما ولیکم الله و رسوله و
الذین آمنوا ... خداوند بدون نظرسنجی از مردم حاکم و ولی جامعه را تعیین می کند.
[13]. بر اساس فرمایش امیرالمؤمنین
در نهج البلاغه: لولا حضور الحاضر لالقیت حبلها علی غاربها... تحقق حاکمیت و نظام
اسلامی نیازمند مقبولیت عمومی است.
[14]. وَشَاوِرْهُمْ فِی
الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللّهِ... «وَأَمْرُهُمْ شُورَی
بَینَهُمَْ»شوری:38-36.
[15]. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: وَ لَیسَ لِی
أَنْ أَحْمِلَکمْ عَلَی مَا تَکرَهُونَ (خطبهی ۲۰۸).
[16]. پس از گفتن حق یا رأی زدن
در عدالت باز نایستید که من نه برتر از آنم که خطا کنم، و نه در کار خویش از خطا
ایمنم، مگر که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است.( نهجالبلاغه، خطبهی ۲۱۷. ترجمهی دکتر شهیدی)
[17]. تا
پیش از بحران سوریه نیروهای محور مقاومت در عین همسویی نظری و اعتقادی تا حدی در
جزیره هایی جدا از هم فعالیت می کردند و یک اتاق فرماندهی مشترک به معنای امروزین
در میان آن ها وجود نداشت.
[18].
پیروزیهای
مقاومت در لبنان و فلسطین: خروج نیروهای اسرائیل از لبنان در سال 2000، جنگ 33 روزه
در لبنان(2006) ، جنگ 22 روزه در غزه(2008-2009) ، جنگ 51 روزه در غزه(2014)، شکست
داعش در عراق، پیروزیهای پی در پی مقاومت در سوریه، پیروزیهای انصارالله در یمن.
[19]. سبأ: 18.